وقتی امیر رضا می خواد غذا بخوره
امیر رضای مامان وقتی ما داشتیم غذا میخوردیم دلش می خواست به همه چیز دست بزنه آقاجونش هم این قابلمه خالی شده برنج رو داد دست که ایشون هم...............خوش به حالش شد. اخش بالاخره گیرش اوردم جانم ............ چه بخور بخوری بکنم دیگه سیر شدم.........میتونین جمع کنین........ ...
نویسنده :
مامان امیررضا
0:47